60.دیالوگ
يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۳۴ ب.ظ
سحر: سوفی تو نباید با من دوست باشی
من: چرا؟؟
سحر: چون من هنوز کلی آرزو دارم یه بچه کوچیک دارم هنوز جوونم
من: ها؟؟؟؟؟؟؟
سحر: یادت رفته؟؟؟
من: چی رو؟؟
سحر: سوفی تو با هرکی دوست میشی یه بلایی سرش میاد مثل اون دوستت که فوت کرد یا اون یکی که تصادف کرد مُرد یا بقیه ی دیگه.
من از درون: :/ لوس ,مسخره...
من از بیرون: نه تو خیالت راحت طوریت نمیشه چون تو که منو دوست نداری پس بلایی سرت نمیاد
سحر:آهان خب پس حله...خب دیگه کار دارم بچه م داره اذیت میکنه خدافظ
بعدم زارت قطع کرد حتی نذاشت بگم خدافظ :| کلمه ی خدافظ تو دهنم خشکید ...