3.شکست عخشیِ عظیم
امشب یکی از سخت ترین شکست های عخشیمو میل کردم
برای تجدید روحیه خانواده خواستن ما رو ببرن همون کافی شاپ همیشگی که ازش ذرت مکزیکی میگیرم
من فقط ذرت مکزیکی های اونجا رو دوس دارم جاهای دیگه خوشمزه درست نمیکنن
یا باید خودم درست کنم یا از اون کافی شاپ بگیرم
خودم که درست میکنم زیاد روحیه م شنگول نمیشه اما وقتی حاضر آماده و خوشمزه از اونجا میگیرم کیف میده
وقتی رفتیم دیدم وای خاک بر سر شدم اون کافی شاپ بخاطر تعمیرات بسته ست ...
بدجور شکست عشقی خوردم آخه شاید
کلا از اونجا رفته باشه و دیگه اونجا باز نشه عرررررررررر
از مغازه روبه روییش بابا رفت برام ذرت گرفت...افتضاح بود..افتضاحححححح
خلاصه نه تنها روحیه م خوب نشد حالمم گرفته شد شکست عخشی هم کوفط نمودم برگشتم ...
هق هق فین فین..عررررر :((
برای جبرانش یه بلوز ناز دخترونه و البته ارزون خریدم برا خودم... :دی
+تا دیدم اون کافی شاپه بسته ست و دارن تعمیرات میکنن گفتم: وای خاک برسرم حالا چیکار کنم..
خاله با این حرکتم ترکید از خنده ...بابا هم گفت غصه نخور حالا یه جا رو پیدا میکنم که ذرتاش مث اینجا خوب باشه
عشقه عزیزم ذرت مکزیکی جان از دستم رفت....
الان من یه شکست عخشی خورده ام
رعایت حالمو بکنین باهام با ملایمت و ملاطفت رفتار کنین نرم مُهتاد شم یه وقت.