17.چرندیات
نویسنده ها میتوانند از سیاستمداران موثرتر و حتی خطرناک تر باشند....آنها میتوانند بدون هیچ کِش مکش و جنجالی خیلی نرم و آرام عقایدشان را به اعماق مغز خواننده ی آثارشان تزریق کنند و به طرز مرموز و ناملموسی هرچند موقتی یا حتی لحظه ای او را با خود همراه سازند...نویسندگان میتوانند خطرناک باشند...در دنیایی که خیلی ها برخلافه اندکی دیگر دریافته اند که با زور کاری از پیش نمیبرند قلم میتواند ابزار موثرتری باشد...در زمان کنونی ..نه اصلا از همان گذشته...یا بهتر بگویم در گذشته که نویسنده ها و کتاب خوانها سروکله شان پیدا شد و در حال و آینده که نسل های جدیدتر سرو کله شان پیدا میشود...انسان باید مراقب باشد چه میخواند از چه کسی میخواند برای چه میخواند....مراقب کتابهایی که میخوانید باشید...مراقب وبلاگهایی که میخوانید هم...نوشته هایشان میتواند مثل بخارهای سَمیِ نامرئی فکر و روحتان را آلوده کند...به خودتان می آیید میبینید عقاید و فکرتان 180 درجه چپه شده است بخصوص اگر کمی بی تجربه و خام و سُست عنصر باشید...برعکس بعضی هاشان هم میتواند باعث رشد تصاعدی فهم و عقل آدم شود...در هر صورت آدم باید مراقب باشد چه میخواند و برای چه میخواند...باید یادبگیرد هرچیزی را که قشنگ نوشته شده بود فورا نپذیرد و جَوّ آرایه های ادبی و و لحن نویسنده نگیرتش...سبک سنگین کند مغزش را بکار بیندازد بعد اگر با عقل و منطقش جور بود باور کند یا بپذیرد و با نویسنده هم سو شود یا نشود....
+نمیدونم چراحوصله پست گذاشتن ندارم....هی مینویسم هی پاک میکنم هی مینویسم هی پیشنویس میکنم..خوددرگیرم...تا این پست رو هم پاک نکردم برم شاید خوددرگیریم تموم شد :|